حماسه ی دلیر مردان آمل

بایگانی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سردار رنجبر» ثبت شده است

 در تسخیر لانه جاسوسی، در اطراف دانشگاه نگهبانی می دادم. حضورم در آمل ضروری تر از لبنان بود. مجروحیتم را به هیچ بهایی نمی فروشم.

سال ۶۲ و با توجه به آموزش های تخصصی که در این زمینه دیده بودم با آمادگی کامل و طی ماموریتی به لبنان رفتم. ماموریتم چهار ماه طول کشید و دوباره به سپاه آمل برگشتم.

توضیحاتی در رابطه با سردار:  سن و سالی از او گذشته، کودک کارتون های سیاه و سفید دیروزی که قهرمانانش بچه یتیم ها بودند و پول های شان را داخل قلک های نارنجکی می ریختند و به جبهه می فرستادند.

خواب با چشمانش بیگانه است از بس که از تک سرفه های خشک و با صدای ناله بیدار شده است. همه چیز از بیرون رو به راه می باشد اما هر نفسش دردی است که می کشد و بر زبان نمی آورد

amin litkoohi