شهید رمضان شعبانزاده در سال ۱۳۳۷ در روستای الو در یک خانواده متوسط به دنیا آمد . تحصیلات ابتدایی خود را در روستا گذرانید و تا سال سوم متوسطه درسش را ادامه داد . در همین زمان بود که به ناگاه پدرش را از دست داد . از این به بعد شبانه درس می خواند و روزها در زمین مشغول کشاورزی بود .
در همین ایام بود که با راهنمای یکی از دبیران خود مشغول مطالعه کتابهای مذهبی شد و اطلاعاتی از جنایات رژیم خونخوار کسب کرد تا آنجا که عید گرفتن را برای خانواده خود تحریم کرد . در دوران انقلاب در تظاهرات علیه نظام دیکتاتوری پهلوی شرکت فعالانه داشت .
بعد از پیروزی انقلاب مدتی به فرمان امام امت در جهاد سازندگی مشغول خدمت به مستضعفین و محرومین جامعه شد و در اوائل تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عضویت سپاه در آمد و جهت سرکوبی ضد انقلاب به کردستان اعزام شد . همیشه این آیه ورد زبان شهید بود که « محمد رسول الله و الذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم » برخوردش با کسانی که دوستدار امام و انقلاب بودند توام با دوستی و مهربانی و با کسانی که دشمن و مخالف اسلام و انقلاب بودند بسیار خشن و سرسختانه بود.
وی در مقابل مشکلات بردبار بود و با توجه به سخنان رهبر کبیر انقلاب که ای کاش من هم که پاسدار بودم به مسئولیت سنگین خویش در قبال جامعه اسلامی و مستضعفین پی برده بود .
او علاقه خاص و شدید به شهید مظلوم بهشتی داشت و در وصیت خود این مطلب را نیز یادآور شدند که اگر فرزندم پسر بود ( به علت لقب دادن شهید بهشتی به میثم زمان ) نام او را میثم بگذارید و اگر دختر بود به مناسبت آزادی قدس عزیز قدسیه بگذارید .
سرانجام در شب ۶ بهمن در حال محافظت از شهر و دفاع در مقابل دشمنان امام و اسلام به دست منافقین کوردل به درجه رفیع شهادت نائل آمد .