در میان امت اسلامی ایران شهدایی بودند که در راه پروردگارشان چون شمعی برای روشنایی و حرکت دادن انسانهایی که در نیمه راه بودند سوختند و با قیام خود کسانی را که به مبارزه با مکتبشان برخاسته بودند را به نابودی کشاندند .
آنها به یقین می دانند که اگر سرورمان امام حسین ( ع ) در کربلا با ۷۲ تن از اصحابش توسط یزید و لشگریانش شهید شدند و عاشورا آفریده شد اینبار نیز در کربلای پر خون ایران اسلامی عاشورایی دیگر برپاست و یاران و پیروان حسین زمان بپا خاسته اند تا پرچم خونین لا اله الاالله را بر بالای بلدترین کاخ های زمان برافراشته نمایند تا انقلابشان را گواه و شاهدی برای نسل ها قرار دهند .
شهید محمد گلچین در خانواده ای ساده و خانه ای محقر به دنیا آمد . از اوان زندگی اش با مشکلات و سختی ها خو گرفت . با کارگری به زندگی اش ادامه می داد تا بعد از پیروزی انقلاب که نوکر دست نشانده آمریکا یعنی صدام به سرزمین لاله گون ایران حمله می کند ، او با شناختی که از موقعیت انقلاب داشت ، کشورش را در معرض خطر قدرتهای خارجی و گروهک های داخلی می دید ، بدین دلیل عازم جبهه های رزم و جنگیدن با کافران تجاوزگر شد و چند ماهی در جبهه جنگ تحمیلی به جهاد پرداخت .
تازه از جبهه برگشته بود که ضد انقلاب جنگلی به شهر آمل حمله کرد . شهید هم خود را آماده کرد تا به نبرد با آنان برود ، اما وقتی خانواده اش گفتند « تازه از جبهه آمده ای بهتر است قدری استراحت کنی » در جواب می گوید من مرد جنگم و مرد جنگ هیچ گاه خسته نمی شود و بدین قرار به شهر می آید و در حین درگیری با مزدوران جنگلی در مقابل دادسرای انقلاب به لقاء الله پیوست .
وصیت نامه برادر شهید محمد گلچین
بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه الراجعون
همانا ما از خدائیم و به سوی او بر می گردیم .
حال که این دنیا محل دائمی نیست و اصولا هم انسان فانی شدنی است پس باید از این دنیا به سوی عالمی دیگر که تکامل واقعی انسان در آنجا صورت می پذیرد می باید رفت . من طبق این نظر و این اصل که انسان برای تکامل بعد معنوی اش احتیاج به هجرت و جهاد دارد . هجرت نموده تا اگر خدا لایق دانست مرا در این جهاد شرکت دهد و به اجر اخروی و دنیوی نایل شوم ان شاء الله تعلی .
اگر در این مضمون چند کلمه ای به عنوان وصیت نامه معلوم گردد خالی از اشکال و ایراد نخواهد بود .
به عرض می رسانم که اینجانب محمد گلچین فرزند حسین علی دارای شناسنامه ۰۴۰۶۵ انتخاب نموده ام که برادرم سید علی هاشمی را به عنوان وصی خود و وکیل خود ، تا هرچه که خودش می خواهد در مورد اموال و کارهای من تصمیم بگیرد و اجرا نماید .
امیدوارم از خداوند تبارک و تعالی که همه ما را سعادتمند در دنیا و آخرت بفرماید و ما را در شمار بندگان خود قرار دهد . آمین .