آیت الله میرزا هاشم لاریجانی (که نام او در شناسنامه هاشم اردشیر لاریجانی است(، در سال (1322 هجری قمری) در روستای پردمه لاریجان، در هفتاد کیلومتری شهر آمل، در خانهی ساده مرحوم میرزا محمد، به دنیا آمد. مادرش شب تولد وی، در خواب دیده بود که ستارهای از آسمان فرود آمد و او آن را در آغوش کشیده، در میان پارچهای قرارداده بود. با تولد این ستاره دیدگان همه روشن شد و سیمای کودک نورسیده از آیندهای درخشان و چهرهای تابناک نوید میداد. دوران کودکی را در دامان پاک پدر و مادر باتقوایش پشت سر نهاد.
تحصیلات
آن بزرگوار پس از فراگیری قرآن و تحصیلات ابتدایی، با استعداد سرشاری که داشت و عشق به تحصیل علوم دینی که از ابتدا در او نمایان بود، به فراگیری ادبیات عرب و مقدمات علوم نزد مرحوم آقا سیدتاج و آقا شیخ احمد آملی پرداخت و تا مرحله سطوح را در لاریجان فراگرفت. ایشان تحصیلاتشان را در تهران، قم و نجف تکمیل کردند.
وی سیزده ساله بود، که برای ادامه تحصیل به حوزه پر رونق تهران عزیمت کرد و به مدرسه علمیه سپهسالار- که زیر نظر مرحوم آیتالله شهید سیدحسن مدرس اداره میشد- شتافت و مورد توجه و عنایت ویژه آن بزرگوار قرار گرفت.
ایشان کتابهای شوارق، منظومه، اشارات و اسفار را از مرحوم نظرپاک و مرحوم میرزا طاهر تنکابنی، و شرح لمعه و قوانین را نزد میرزا عبدالله غروی آملی و سطوح عالی را از فقیه لاریجانی و سید محمد تنکابنی آموخت. مدت اقامت ایشان در تهران 12 سال به طول انجامید.
کیفیت آشنایی و بذل توجه مرحوم شهید مدرس به ایشان
آیت الله آملی(ره) درمورد نحوه آشنایی با آیتالله مدرس فرمودهاند: «تا سیزده سالگی در آمل بودم و بعد به تهران آمدم، جوان غریبی در شهر بودم. نزد مرحوم استاد شیخ حسین نوائی برخی علوم عربی را فراگرفتم و در مدرسه سپهسالار سکونت داشتم. این مدرسه بسیار نامنظم بود، پس از مدّتی مرحوم مدرس عهده دار مدیریت آنجا شد و تمام آقازادههایی را که اهل کار و تدریس نبودند از مدرسه اخراج کرد و امتحانات سختی را برای ورود به مدرسه قرار داد. وقتی به من برخورد، فرمود: چه میخوانی؟ گفتم: اسفار می خوانم. تعجب کرد و پرسید: تو با این سن اسفار می خوانی؟ گفتم: بلی، وقت امتحان روشن میشود. او از من امتحان گرفت و من خیلی خوب از عهده برآمدم. از آن به بعد مورد توجه مرحوم مدرس قرار گرفتم و حجره مناسبی به من داد که به تنهایی از آن استفاده میکردم و ماهی پنج تومان هم برایم مقرری تعیین کرد و به خادم مدرسه هم گفته بود تا در شستن لباسها و تهیه خورک به من کمک کند. آنقدر خوشحال شده بودم که شاید آن شب از خوشحالی خوابم نبرد، با کوشش فراوان مشغول تحصیل شدم، درس فلسفه، رسائل، مکاسب و مقداری از درس خارج را در تهران فرا گرفتم.»
عزیمت به حوزه علمیه قم
آیتالله آملی پس از پشت سر نهادن سطوح عالیه، در سال 1305 هجری شمسی برای بهرهوری از خرمن فیض آیت الله العظمی حایری به قم آمد و در درسهای فقه و اصول آیتالله مؤسس و در کنار آن در کلاس درس آیات عظام: حجت، کوهکمری، شاه آبادی و حاج شیخ محمدعلی حایری قمی حاضر شد و در مدّت شش سال از محضر آنان بهره ها برد و مبانی علمی خویش را استوار ساخت.
او در این مدت فقه، اصول، رجال، حدیث، فلسفه و عرفان را نیک آموخت و این درسها را با حضرات آیات: سیدمحمد محقق داماد، سید یحیی یزدی و حاج میرزا حسن یزدی به مباحثه نشست.
عزیمت به حوزه علمیه نجف
این مرجع فقید در سال 1311 هجری شمسی، پس از اخذ اجازه اجتهاد از دو استاد بزرگوارش آیتالله حایری و آیتالله حجت، برای بهرهوری از محفل پررونق درسی بزرگان حوزه نجف و جستجو از آراء و مبانی اصول رهسپار آن دیار شد و پس از زیارت مرقد مطهر باب علم نبوی امیرالمؤمنین علی علیهالسلام و طلب توفیق از آن حضرت، در مدرسه بزرگ آخوند سکنی گزید و در درس فقه و اصول آیت الله سیدابوالحسن اصفهانی حاضر شد و ابواب طهارت، حج و بیع را از ایشان فراگرفت و همزمان در درسهای آیات عظام: نائینی و آقاضیاء عراقی نیز شرکت کرد و علاوه بر درس اصول، ابواب فقهی صلاة، اجاره، غصب، بیع و قضا را از آقاضیاء عراقی و معاملات را از میرزای نائینی فراگرفت.
ایشان پس از مدتی، مورد توجه بسیار مرحوم آیتالله آقاضیاء عراقی قرار گرفت تا آنجا که از نزدیکان و اصحاب استفتاء ایشان گردید و در تدوین حاشیه دوم محقق عراقی بر «عروةالوثقی» نقش بهسزایی داشت.
معظم له خود می فرمود: «ارتباط مرحوم آقاضیاء عراقی با من بیش از ارتباط استاد با شاگردش بود. بسیاری از اوقات پس از درس همراه ایشان بودم و اشکالات خود را تصحیح میکردم. حتی برخی از شبها در منزل آقاضیاء میخوابیدم، ایشان نیمه شبی مرا بیدار کردند و فرمودند: فکری به ذهنم رسیده است، آن را بنویسید.»
همچنین می فرمودند: «علاقه مرحوم آقاضیاء به ما به حدّی بود که تا زمانیکه ما در درس ایشان حاضر نمی شدیم، درس را شروع نمی کردند، حتی ما شاگرد خانگی آقاضیاء بودیم، ما در درس ایشان را سرِ حرف می آوردیم تا بفهمیم مطلب استاد چیست؟»
خانواده و فرزندان
آیت اللّه آملی با دختر مرحوم آیت اللّه آقاسید محسن نبوی اشرفی در نجف اشرف ازدواج نمود و ثمره این ازدواج 1 دختر و 5 پسر میباشد. بزرگترین فرزند ایشان یک دختر میباشد که همسر آیتالله سید مصطفی محقق داماد است. 5 پسر ایشان نیز به ترتیب زیر میباشند:
دکتر محمد جواد لاریجانی: استاد دانشگاه، عضو شورای امنیت ملی کشور، عضو کمیسیون سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی و رئیس مرکز پژوهشهای مجلس و مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات
دکتر علی لاریجانی: دارای دکترا در«فلسفه غرب» و رییس کنونی مجلس شورای اسلامی (1392)
آیت الله حاج شیخ صادق لاریجانی: از افاضل حوزه علمیه و مدرسین علم کلام و فلسفه اسلامی
دکتر باقر لاریجانی: پزشک و فوق تخصص داخلی، استادیار دانشگاه تهران و معاونت دارو و درمان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی
دکتر فاضل لاریجانی: دارای دکترا در «سیاستگذاری علمی» و نویسنده مقالات متعدد علمی و عضو کمیسیون مشورتی شورای عالی انقلاب فرهنگی
فعالیتهای سیاسی
با شروع برنامه های ضد اسلامی رژیم منحوس شاهنشاهی، در قالب تصویب قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی، در مهرماه 1341 شمسی، مراجع تقلید و علمای اعلام با درایت و هوشیاری تمام عمق فاجعه را احساس کردند و بی درنگ به میدان آمدند و با حرکت شورانگیز و یکپارچه و با اعلامیهها و بیانیههای توفنده خویش، نقشه های استعمار را نقش برآب کردند.
مرحوم آیتالله آملی (ره) یکی از چهرههای سرشناس مبارز روحانیت بود. نام ایشان همواره ذیل اعلامیه های دسته جمعی مراجع تقلید دیده میشد. خانهاش محل شور و گردهمآیی مبارزان بود و دیدگاهشان نیز روشنگر راه مبارزان بود.
هنگامی که رژیم پهلوی، آیتالله سید مصطفی خمینی (ره) را در آبان 1343 به اتهام تحریک مردم و بازاریان علیه رژیم و شوراندن مردم به سبب بازداشت امام خمینی (ره)، دستگیر کرد، آیتالله آملی (ره) نامهای به آیتالله گلپایگانی (ره) نوشت و از وی خواست که برای آزادی امام خمینی (ره) اقدام کند. پس از نشر مقالهی توهینآمیز روزنامهی اطلاعات در هفده دی 1356 نسبت به امام خمینی(ره)، طلاب معترض در خانهی آیتالله آملی (ره) گرد آمدند و وی در آن تجمع، سخنان افشاگرانهای علیه رژیم ایراد نمود. دربهمن 1356، همراه با شیخ مرتضی حائری، با انتشار اعلامیهای نسبت به مندرجات توهینآمیز روزنامهی اطلاعات و اقدام رژیم در کشتار معترضان، ابراز انزجار کردند. ایشان پیش از انتشار اعلامیه، نامهای به سید احمد خوانساری (ره) نوشت و از او خواست تا برای جلوگیری از تکرار چنین اهانتهایی اقدام کند. در پی سرکوب مبارزات مردم در آغاز انقلاب، وی با انتشار اعلامیهای اعمال وحشیانهی رژیم را در سرکوبی مردم به شدت محکوم کرد.
نماز جماعت ایشان در حیاط مدرسه خان (آیت الله بروجردی)، نقطه گردهم آیی روحانیون مبارز بود. در آن سالهای ترس و خفقان - که حضرت امام تبعید شده بودند و بردن نام ایشان به آسانی میسر نبود- در آنجا طلاب نام و یاد امام را گرامی داشته و برای پیروزی و توفیق او شعار میدادند و صلوات میفرستادند.
آیت الله فقید از اولین کسانی بود که دولت منتخب امام را تأیید کردند و در تمام مواقف انقلاب مردم را به پشتیبانی از آرمانهای حضرت امام خمینی (ره) فراخواندند.
ایشان همواره از رهبر کبیر انقلاب به عنوان «امامالمسلمین» یاد میفرمودند و پیروی از دستورات ایشان را واجب میدانستند و میگفتند: نظر من، در مسائل کشور همان است که امام میگویند.
پس از رحلت حضرت امام خمینی (ره) و انتخاب حضرت آیت الله خامنه ای -مدظله العالی- به زعامت و رهبری، نامهای ازجانب ایشان به معظمله ارسال شد که در بخشی از آن آمده بود: «انتخاب شایسته حضرتعالی که فردی دانشمند و اسلام شناس و صاحب درایت هستید از جانب مجلس خبرگان، مایه امیدواری و تسکین است.»
استادان
مرحوم آیت الله العظمی آملی در طول 31 سال تلاش پیگیر و خستگیناپذیر خویش توانست علوم رایج حوزههای علمیه را مانند: ادبیات، فقه، اصول، فلسفه، هیئت، رجال و درایه، اخلاق و عرفان، منطق و حکمت نظری از محضر اساتید نام آور قم و تهران و نجف کسب نماید و قلههای علم و ایمان را فتح کند. برخی از آن مردان بزرگ عبارتند از آیات عظام و حجج اسلام:
حاج شیخ عبدالکریم حایری یزدی
حاج میرزا حسین نائینی
آقاضیاءالدین عراقی
آقاسیدابوالحسن اصفهانی
میرزا محمدعلی شاه آبادی
آقاسیدمحمد حجت کوهکمری
میرزا ابوالحسن شعرانی
حاج سیدمحمد تنکابنی
حاج شیخ محمد علی حایری قمی
میرزا مهدی آشتیانی - فیلسوف شرق-
میرزا یدالله نظرپاک کجوری تهرانی
میرزا طاهر تنکابنی
تدریس
آیتالله آملی (ره) درپی سالها تحصیل و فراگیری دانش، به چنان مقامی دست یافته بود که نامش زبانزد علما و فضلای حوزه نجف گردیده بود و مجلس درس او آکنده از مشتاقان علم گشته و لذا سالیان دراز به تدریس سطوح عالیه و خارج فقه و اصول اشتغال ورزید. معظمله در طول تحصیل در حوزه درس مرحوم نائینی و آقاضیاء عراقی به تدریس سطح و چهار دوره مکاسب پرداخت و پس از وفات محقق عراقی به تدریس خارج فقه (کتابهای بیع و صلاة) و خارج اصول (چهار دوره) روی آورد و شاگردان بسیاری را پرورش داد و این تا سال 1380 قمری که در قم مستقر گردید، ادامه یافت.
شیوه تدریس
استاد معظم آیتالله حاج شیخ محمدعلی اسماعیل پور (قدیمیترین شاگرد استاد) پیرامون کیفیت تدریس مرحوم آیت الله آملی (ره) میفرمودند: «درس فقه ایشان آکنده از تحقیقات اصولی بود و دیدگاه خویش را با ذکر تحقیقات بزرگان علمای پیشین و معاصر خود ذکر می کردند. ایشان هر وقت وارد مطلبی شده و بحثی را آغاز میکردند، تحقیق آن مطلب را از همان اول بیان می کردند و تا آخر هم بر روی آن مبنا ایستادگی کرده و ادله مخالفین را به نقد می کشیدند.
معظم له در تدریس خود نظرات موافق را کمتر نقل مینمود و اگر از بزرگان مطلبی بیان میکرد بیشتر برای نقد و بررسی بود. آقا خودشان را مقید کرده بودند که قبل از تدریس حتما درس را مطالعه و یادداشت نموده و دفترچهای داشتند که بحثها را در آن تنظیم کرده و بعد به جلسه درس تشریف میآوردند. ایشان به ساعت آغاز و انجام درس بسیار مقید بودند و حتی برای محظورات شاگردان، زمان درس را تغییر نمی دادند و به رفع اشکالات شاگردان نیز اهتمام میورزیدند. ایشان خود را در فقه و اصول فدا کردند و هرچه داشتند در قالب این دو علم پیاده کردند.
معظمله همیشه تاکید داشتند که روی فقه و فقاهت -که مبنای اسلام و مرکز ثقل علوم اهل بیت علیهالسلام است- کار کنید. روش آن بزرگوار این بود که بیشتر به فکر کردن در اطراف مطلب مورد بحث خود اهمیت می داد. ایشان در رویه فکری شیخ انصاری بود و در فهم و جمع روایات ائمه اطهار علیهالسلام در احکام الهی دقت کامل مینمود. آنجا که درس اصول معظمله به مباحث فلسفی مربوط میشد، بهتر از عهده برمیآمدند. مثلا در بحث طلب و اراده، جبر و اختیار، قاعده الواحد لایصدر عنه الاالواحد بسیار جالب بحث می نمودند، درس ایشان یک درس جامع اصولی و فلسفی بود.»
شاگردان
مرحوم آیتالله آملی (ره) پس از سالیان دراز تدریس در حوزههای علمیه نجف اشرف و قم، شاگردان بسیاری را در محفل درس خود پرورش دادند و آنان را به سرمنزل مقصود رساندند. شاگردانی که هماینک از اساتید و علمای بزرگ حوزه های علمیه به شمار میروند و مدار تدریس و تالیف و تحقیق در حوزهها بر وجود آنان میگردد.
برخی از شاگردان آن بزرگ که در نجف و قم از محضرش بهره بردهاند، به قرار زیر میباشد.حضرات آیات و حجج اسلام:
محمد علی اسماعیل پورقمشه ای
میرزا جوادآقا تبریزی
هاشم تقدیری
صابر جباری
عبدالله جوادی آملی
سیداحمد حق شناس
محمدباقر دارابکلائی
محسن دوزدوزانی
محمدهادی روحانی
سیدحسن شجاعی
اسماعیل صالحی مازندرانی
سیدحبیبالله طاهری گرگانی
سیدرضا علوی تهرانی
علی غیاثی
سیدعلی فرحی قمی
محمدعلی فیض لاهیجی
سیدجعفر کریمی
محمدتقی مجلسی
عباس محفوظی
سیدعلی محقق داماد
سیدمصطفی محقق داماد
محمد محمدی گیلانی
حسین محمدی لائینی
سیدمحمدحسن مرتضوی لنگرودی
سیدمحمدمهدی مرتضوی لنگرودی
محمدحسین مسجدجامعی
محمدهادی معرفت
شهید محمد مفتح
ناصر مکارم شیرازی
سیدابوالفضل موسوی تبریزی
ضیاءالدین نجفی تهرانی
عبدالله نظری
محمد یزدی
ویژگیهای اخلاقی آیتالله
حسن خلق
مرحوم آیتاللهالعظمی آملی (ره) در رفتار و گفتار به اولیاء خدا اقتدا کرده بود. خوش بیان، خوش برخورد و خوش اخلاق بود. از تجملات زندگی به دور بود. از مظاهر بزرگنمایی بهشدت بدشان میآمد و با طلاب جوان همانگونه برخورد میکرد که با بزرگان برخورد میکرد، به همین دلیل در دل همگان جای گرفته بود. در خانه اش به روی همگان باز بود و در سرما و گرما پیاده از خانه به مسجد اعظم جهت تدریس میرفت. طلاب جوان را احترام میکرد و به آنان شخصیت میداد. با مردم مأنوس بود و غالبا کارهای دفترشان را خود، انجام میداد. حتی بسیاری از مواقع خود شخصا به تلفن جواب میداد، جلو پای واردین از جا برمیخاست. ایشان زندگیشان را در گمنامی و بدون هیاهوی دنیوی سپری ساخت.
نظم در زندگی
آیتالله آملی (ره) در زندگیشان بسیار منظم بودند و از وقت خویش به خوبی استفاده میکرد. ساعت مطالعه، وقت عبادت و تدریس و زمان دیدار با مراجعین همه سر ساعت معین انجام میگرفت. فرزند ایشان جناب حجتالاسلام آقای صادق لاریجانی میگوید: ایشان همیشه شبها زودتر از دیگران میخوابیدند و سحرها که بیدار میشدند تا ظهر نمیخوابیدند. پس از نماز صبح شروع به مطالعه میکرد و پس از صرف صبحانه آماده تدریس میشد و بعد از آن به پاسخگویی استفتائات و جواب مراجعان میپرداخت. ایشان از شب نشینیهای رایج بین مردم خیلی پرهیز میکردند و تحت هیچ شرایطی حاضر نبودند برنامه تنظیم شده خود را به هم بزنند.
تقید به ادعیه و زیارات
ایشان به زیارت عاشورا و جامعه کبیره اهمیت داده و بسیار میخواندند. آیت الله اسماعیل پور میفرمودند: معظمله دارای حالات و روحیات والای عرفانی بود، که همواره آنرا از دیگران کتمان میکرد. ایشان در برخی از ادعیه خصایصی داشتند، اگر دعای به خصوصی را می دادند و یا می خواندند مؤثر واقع میشد، مطالبی بود که استاد با ریاضت وخواندن زیارت عاشورا، زیارت جامعه و توسل به آنها دست یافته بود و کراماتی داشتند که هرگز کسی را از چگونگی آن آگاه نساختند.»
عشق به ساحت مقدس ائمه علیه السلام
ایشان به اهلبیت عصمت و طهارت علیه السلام بسیار عشق میورزیدند، کمتر مواقعی بود که نام مقدس این انوار الهی را بشنوند و اشکشان جاری نشود. بهویژه هرگاه نام امیرالمؤمنین علی علیهالسلام را میآوردند، بغض گلویش را میگرفت و اشک در دیدگانش حلقه میزد. یکی از ویژگیهای ایشان آن بود که همواره تا از خواب برمی خاست، به شوق امیرمؤمنان بر آن حضرت درود می فرستادند: «السلام علیک یا امیرالمؤمنین و رحمةالله و برکاته.»
مجلس عزایی که در ده شب اول ماه محرم در مسجد اعظم برپا میکردند، ایشان خود شرکت کرده و در سوگ امام حسین علیهالسلام ، با صدای بلند گریه میکردند و اشک میریختند. و هر صبح جمعه در منزل ایشان مجلس ذکر مصیبت امامان برپا بود و این سنت حسنه را سالیان فراوان ادامه دادند.
معظمله برای سادات احترام بسیار قائل بودند و با تمام قد در جلو پای آنان -حتی طلبههای جوان سید- برمیخاستند.
جدّیت در تحصیل و تدریس
آیتالله فقید از اوایل جوانی در تحصیل دانش، بسیار کوشا بود. ایشان به تدریس بسیار اهتمام داشت و حتی در مواقع بیماری هم از آن دست برنمیداشت.
آیتالله حسن زاده آملی میفرمودند: «روزی به دیدن و عیادت ایشان رفتم، مشاهده کردم آقا سخت مضطرب است و بیتابی می فرماید. عرض کردم: آقا چرا اینقدر بی تاب هستید؟ چرا مضطربید؟ فرمود: آقا! بیتابی من برای این است که درسم تعطیل شده است.»
آیتالله اسماعیلپور میفرمودند: «زمانی آیتاللهالعظمی آملی (ره) به درس تشریف آوردند و علائم بیماری در چهره ایشان نمایان بود و فرمودند: من امروز تب داشتم و حالم مساعد نبود، اما برای اینکه درس تعطیل نشود و من بر شما حجت بوده باشم به درس آمدم. یادم میآید آقا مدتی در یکی از بیمارستانهای تهران بستری بودند و از علاقه بسیاری که به علم و تدریس داشتند هر روز صبح به قم میآمدند و درس صبح خود را گفته و سپس به تهران بازمی گشتند.»
حجتالاسلام لاریجانی نیز میگوید: در این یکی دو سال اخیر، ایشان سکته ناقص کرده بود و پزشکان آقا را از تدریس منع کرده بودند. معظمله از این موضوع بسیار ناراحت بود و میگفت: دکترها نمیگذارند درس بدهم، اگر درس بگویم خوب میشوم. ایشان در سالهای آخر عمرشان به علت ناراحتی چشمی که داشتند، زیاد نمی توانستند از چشمان خود استفاده کنند لذا یکی از شاگردانشان متون درسی را خدمتشان میخواند و آقا آراء خویش را بیان میفرمود و این رویه چندین سال ادامه داشت. معظمله میفرمود: تحصیل علم برای طلاب مستعد واجب عینی است و نمی شود به بهانهای دست از تعلیم و تعلم برداشت. در تحصیل علم نباید کوتاهی کرد. این سروصداها و زر و زیورهای دنیا در مقابل درس و بحث ارزشی ندارد و به طلاب میفرمودند: شما مطالعه کنید، شما فقط وقت خود را صرف تحقیق و علم نمایید. شمادرس بخوانید، اگرهمین درسها را که معارف اهلبیت علیهالسلام است خوب بخوانید، کم کم این مطالب در مقام عمل هم، راهش باز میشود.
مردمی بودن
آیتالله آملی (ره) به مردم عشق میورزید و با مردم میجوشید. درِ خانهاش به روی همگان باز بود تا دیدار با ایشان بدون هیچ مانعی صورت گیرد. از سالی که به ایران بازگشت تا چند سالی پیش از وفات، هر ساله برای دیدار از خویشان، نزدیکان و مردم زادگاهش به روستای «پردمه» مسافرت می کرد و با اینکه عبور از جاده این روستا بسیار دشوار بود، اما وی سختیها را تحمل میکرد و برای صله رحم و درک فضیلت آن، مشکلات را به جان میخرید. ایشان میفرمودند: علما باید خود را در معرض استفاده عموم قرار بدهند، ثبوت بی اثبات بدون فایده است. عالمی که علم خود را عرضه و اظهار نکند بیحاصل است و آن هدفی که از تعلیم و تعلم منظور است به دست نخواهد آمد.
همچنین می فرمود: ریاست طلبی یک مسأله است و اینکه عالم خود را بی استفاده قرار دهد مساله دیگری است، عرضه علم شهرت طلبی نیست و تفکیک این دو، موضوع کم اهمیتی نمیباشد.
تجلیل از مراجع معاصر
مرحوم آیتالله آملی (ره) در تجلیل از مراجع تقلید زمانش و علمای معاصرش از هیچ اقدامی فروگذار نمیکرد. ایشان در مواقع مختلف از مبانی علمی آیات عظام: حکیم و خویی و از مراتب زهد و تقوای آیتاللهالعظمی حاج سیداحمد خوانساری (ره) تجلیل میفرمود و به مراتب علمی و عملی و مقامات معنوی آیتاللهالعظمی میلانی عقیده محکمی داشتند.
برای بزرگداشت آیتاللهالعظمی گلپایگانی (ره) در مجالس سوگواری و روضه ایشان شرکت می کرد. ارتباط بین ایشان و حضرات آیات: نجفی مرعشی و علامه طباطبایی از استحکام دیرینه ای - که سابقه آن به درسهای آقاضیاء عراقی و میرزای نائینی بازمی گشت- برخوردار بود و دوستی و صمیمیت آنان نیز وصف ناشدنی بود. ایشان به مرحوم آیت الله حاج میرزا ابوالحسن شعرانی (ره) بسیار احترام میگذاشت و از او با نهایت تجلیل یاد می کرد و شخصیت علمی ایشان را میستود و همواره از شاگردان معظمله جویای احوال او میشد.
برخی از نصایح ایشان در جلسات درس
ایشان در زمانهای مختلف، از جمله در آستانه تعطیلات حوزه، طلاب را به پرهیزکاری و ورع و تقوا فرامی خواندند و از آنجا که خود، شهد شیرین تقوا را چشیده بود سخنش از حلاوت خاصی برخوردار بود و تا عمق جان آدمی تأثیر میکرد. از جمله میفرمود:
همیشه به یاد خدا و امام زمان علیه السلام باشید که او ناظر بر رفتار و کردار شماست.
نماز شب را از یاد نبرید که تمام پیامبران بدان سفارش کرده اند.
هرگز به نامحرمان نظر مکنید.
فقه پاک است و در ظرف ناپاک جای نمیگیرد، کسی که میخواهد فقیه اهل بیت شود باید نفسش را پاک کند و خودش را اصلاح نماید. دنیا قمارخانه نفس ناطقه است، مواظب باشید که نفستان را نبازید.
تقریرات
شاگردان مرحوم آیتالله حاج میرزا هاشم آملی (ره) در خلال تحصیل، دست به قلم برده و به ثبت و ضبط گفتار استاد میپرداختند و از همین رهگذر است که فشرده سخنان ایشان، هم اینک در دسترس دانش پژوهان قرار دارد. برخی از تقریرات درس معظم له که به چاپ رسیده است عبارت است از:
المعالم المأثوره فی الطهارة. تقریرات درس طهارت (6 جلد). نوشته: محمدعلی اسماعیل پور
کشف الحقایق. تقریرات درس بیع و خیارات (4 جلد) نوشته: سیدجعفر کریمی
مجمع الافکار و مطرح الانظار. تقریر کامل درس اصول، از آغاز تا پایان تعادل و تراجیح (5 جلد) نوشته محمدعلی اسماعیل پورقمشه ای
منتهی الافکار. تقریرات مباحث الفاظ (1 جلد). نوشته: محمدتقی مجلسی
تقریرالاصول. تقریر مباحث الفاظ. تألیف: ضیاءالدین نجفی
تحریرالاصول. تقریر مباحث استصحاب و تعادل و تراجیح. نوشته: سیدعلی فرحی قمی
تألیفات
آیتالله آملی (ره) در راه نشر و گسترش دانش آل محمد علیهالسلام از هیچ کوششی فروگذار نکرد، که برخی از تألیفات ایشان از رهگذر همین خصیصه، اکنون بر جای مانده عبارتند از:
کتاب الطهارة
کتاب الصلاة
کتاب الصوم
کتاب الرهن والاجارة
کتاب البیع
خیارات
رسالة فی النیة
تقریرات درس صلاة مرحوم آیتاللهالعظمی حایری
تقریرات درس فقه آیتالله آقاضیاء عراقی (صلاة، اجاره، غصب، بیع و قضا)
توضیح المسائل
مناسک حج
حاشیه بر عروةالوثقی
بدایع الافکار تقریرات درس اصول مرحوم محقق عراقی (4 جلد)
تقریرات درس اصول مرحوم آیتالله العظمی سیدابوالحسن اصفهانی (ره)
حاشیه بر شرح چغمینی - در هیئت
حاشیه برالتحصیل بهمنیار - در حکمت و منطق
وفات
آیت اللّه آملی (ره) پس از سالها تلاش و کوشش در جهت احیاء و بزرگداشت شعائر دینی و پشت سر نهادن سکته ای ناقص و یک دوره بیماری، در عصر روز جمعه 7 اسفند 1371 شمسی (چهارم رمضانالمبارک 1413 قمری) در سن 91 سالگی بدرود حیات گفت و جهان علم و تقوا و فضیلت را، در سوگ خویش عزادار ساخت.
پیکر پاک آن اسوه علم و تندیس ایمان، عصر روز شنبه هشتم اسفند 1371 با حضور نمایندگان مقام معظم رهبری، و بیوت آیات عظام، تنی چند از وزیران و نمایندگان مجلس شورای اسلامی، شخصیتهای سیاسی و مذهبی کشور، بر روی دست دهها هزار نفر از علما و فضلای حوزه علمیه و مردم سوگوار قم و آمل به سوی صحن مطهر حضرت معصومه (س) تشییع شد و پس از اقامه نماز به امامت آیتاللّه وحید خراسانی، در مسجد بالاسر حرم مطهر حضرت معصومه به خاک سپرده شد.
با اعلام خبر درگذشت ایشان، سیل اعلامیه ها و پیامهای تسلیت از سوی مراجع معظم تقلید، رهبر عالیقدر انقلاب، علمای اعلام، رؤسای قوای سه گانه، شخصیتها، نهادها، سازمانها، انجمنها و هیآت مذهبی صادر شد و همه از مقام و مراتب علمی آن شخصیت بزرگ تجلیل به عمل آوردند.
حضرت آیتاللّهالعظمی گلپایگانی (ره) در بخشی از پیام خویش فرمودند: «واقعه تأسف انگیز و جبران ناپذیر رحلت آیتاللّه آقای حاج میرزا هاشم آملی (ره) حوزههای علمیه و عموم مؤمنین را سوگوار و عزادار نمود. این مصیبت بزرگ را به آستان اقدس ولایت مداری حضرت بقیةاللّه ارواح العالمین له الفداء و محاضر شریف علماء اعلام و حوزه های علمیه تسلیت عرض می نمایم.»
آیت اللّه العظمی اراکی (ره) نیز فرمودند: «فقدان اسفناک عالم ربانی حضرت آیت اللّه آقای حاج میرزا هاشم آملی (ره) ضایعه ای است جبران ناپذیر برای عالم اسلام. این عالم بزرگ سالهای پربرکت عمرش را در راه تعلیم معالم اسلام در کرسی تدریس و تربیت علما و افاضل و در نشر علوم آل محمد (ص) سپری کرد.»
پیام تسلیت مقام معظم رهبری حضرت آیتاللّه خامنهای
بسم اللّه الرحمن الرحیم
اناللّه و اناالیه راجعون با تاسف و تأثر اطلاع یافتم که عالم جلیل القدر و فقیه و اصولی برجسته و بزرگوار آیتاللّهالعظمی حاج میرزا هاشم آملی (ره) دار فانی را وداع کرد و به رحمت ایزدی پیوست. ایشان ازعلمایی بودند که پس از طی مدارج عالیه و استفاده از محضر اکابر در حوزه علمیه نجف اشرف و سالها تدریس و تربیت شاگردان در آن حوزه، به قم هجرت کرده و در این حوزه مقدسه بساط تدریس را گسترد و منشأ افاضات فقهی و اصولی و تربیت شاگردان بسیار شدند و بزرگانی از حوزه درس ایشان بهره بردند. وجود بابرکت این فقیه عالیمقام یکی از برکات الهی بر حوزه علمیه قم بود. اکنون فقدان آن بزرگوار ضایعهای بزرگ محسوب میگردد. اینجانب این حادثه مصیبتبار را به پیشگاه مقدس حضرت ولی عصر ارواحنا فداه و به مراجع معظم و علما و فضلای حوزههای علمیه و مقلدین ایشان و نیز به خانواده محترم، بهخصوص به فرزندان برومند ایشان تسلیت عرض میکنم و رحمت و مغفرت الهی را برای آن مرحوم مسئلت مینمایم.
سیدعلی خامنه ای
منبع: حوزه علمیه ابو الحسن امیر المومنین (ع)