حماسه ی دلیر مردان آمل

بایگانی

1

آیت‏ الله میرزا هاشم لاریجانی (که نام او در شناسنامه هاشم اردشیر لاریجانی است(، در سال (1322 هجری قمری) در روستای پردمه لاریجان، در هفتاد کیلومتری شهر آمل، در خانه‏ی ساده مرحوم میرزا محمد، به دنیا آمد. مادرش شب تولد وی، در خواب دیده بود که ستاره‏ای از آسمان فرود آمد و او آن را در آغوش کشیده، در میان پارچه‏ای قرارداده بودبا تولد این ستاره دیدگان همه روشن شد و سیمای کودک نورسیده از آینده‏ای درخشان و چهره‏ای تابناک نوید می‏داد. دوران کودکی را در دامان پاک پدر و مادر باتقوایش پشت سر نهاد.

تحصیلات

آن بزرگوار پس از فراگیری قرآن و تحصیلات ابتدایی، با استعداد سرشاری که داشت و عشق به تحصیل علوم دینی که از ابتدا در او نمایان بود، به فراگیری ادبیات عرب و مقدمات علوم نزد مرحوم آقا سیدتاج و آقا شیخ احمد آملی پرداخت و تا مرحله سطوح را در لاریجان فراگرفت. ایشان تحصیلاتشان را در تهران، قم و نجف تکمیل کردند.

وی سیزده ساله بود، که برای ادامه تحصیل به حوزه پر رونق تهران عزیمت کرد و به مدرسه علمیه سپهسالار- که زیر نظر مرحوم آیت‏الله شهید سیدحسن مدرس اداره می‏شد- شتافت و مورد توجه و عنایت ویژه آن بزرگوار قرار گرفت.

ایشان کتابهای شوارق، منظومه، اشارات و اسفار را از مرحوم نظرپاک و مرحوم میرزا طاهر تنکابنی، و شرح لمعه و قوانین را نزد میرزا عبدالله غروی آملی و سطوح عالی را از فقیه لاریجانی و سید محمد تنکابنی آموختمدت اقامت ایشان در تهران 12 سال به طول انجامید

کیفیت آشنایی و بذل توجه مرحوم شهید مدرس به ایشان 

آیت الله آملی(ره) درمورد نحوه آشنایی با آیت‏الله مدرس فرموده‏اند: «تا سیزده سالگی در آمل بودم و بعد به تهران آمدم، جوان غریبی در شهر بودم. نزد مرحوم استاد شیخ حسین نوائی برخی علوم عربی را فراگرفتم و در مدرسه سپهسالار سکونت داشتم. این مدرسه بسیار نامنظم بود، پس از مدّتی مرحوم مدرس عهده دار مدیریت آنجا شد و تمام آقازاده‏هایی را که اهل کار و تدریس نبودند از مدرسه اخراج کرد و امتحانات سختی را برای ورود به مدرسه قرار داد. وقتی به من برخورد، فرمود: چه میخوانی؟ گفتم: اسفار می خوانم. تعجب کرد و پرسید: تو با این سن اسفار می خوانی؟ گفتم: بلی، وقت امتحان روشن می‏شود. او از من امتحان گرفت و من خیلی خوب از عهده برآمدم. از آن به بعد مورد توجه مرحوم مدرس قرار گرفتم و حجره مناسبی به من داد که به تنهایی از آن استفاده می‏کردم و ماهی پنج تومان هم برایم مقرری تعیین کرد و به خادم مدرسه هم گفته بود تا در شستن لباس‏ها و تهیه خورک به من کمک کند. آن‏قدر خوشحال شده بودم که شاید آن شب از خوشحالی خوابم نبرد، با کوشش فراوان مشغول تحصیل شدم، درس فلسفه، رسائل، مکاسب و مقداری از درس خارج را در تهران فرا گرفتم

 

عزیمت به حوزه علمیه قم

آیت‏الله آملی پس از پشت سر نهادن سطوح عالیه، در سال 1305 هجری شمسی برای بهره‏وری از خرمن فیض آیت الله العظمی حایری به قم آمد و در درس‏های فقه و اصول آیت‏الله مؤسس و در کنار آن در کلاس درس آیات عظام: حجت، کوهکمری، شاه آبادی و حاج شیخ محمدعلی حایری قمی حاضر شد و در مدّت شش سال از محضر آنان بهره ها برد و مبانی علمی خویش را استوار ساخت.

او در این مدت فقه، اصول، رجال، حدیث، فلسفه و عرفان را نیک آموخت و این درس‏ها را با حضرات آیات: سیدمحمد محقق داماد، سید یحیی یزدی و حاج میرزا حسن یزدی به مباحثه نشست

 

عزیمت به حوزه علمیه نجف

 این مرجع فقید در سال 1311 هجری شمسی، پس از اخذ اجازه اجتهاد از دو استاد بزرگوارش آیت‏الله حایری و آیت‏الله حجت، برای بهره‏وری از محفل پررونق درسی بزرگان حوزه نجف و جستجو از آراء و مبانی اصول رهسپار آن دیار شد و پس از زیارت مرقد مطهر باب علم نبوی امیرالمؤمنین علی علیه‏السلام و طلب توفیق از آن حضرت، در مدرسه بزرگ آخوند سکنی گزید و در درس فقه و اصول آیت الله سیدابوالحسن اصفهانی حاضر شد و ابواب طهارت، حج و بیع را از ایشان فراگرفت و همزمان در درسهای آیات عظام: نائینی و آقاضیاء عراقی نیز شرکت کرد و علاوه بر درس اصول، ابواب فقهی صلاة، اجاره، غصب، بیع و قضا را از آقاضیاء عراقی و معاملات را از میرزای نائینی فراگرفت.

ایشان پس از مدتی، مورد توجه بسیار مرحوم آیت‏الله آقاضیاء عراقی قرار گرفت تا آنجا که از نزدیکان و اصحاب استفتاء ایشان گردید و در تدوین حاشیه دوم محقق عراقی بر «عروةالوثقی» نقش به‏سزایی داشت

معظم له خود می فرمود: «ارتباط مرحوم آقاضیاء عراقی با من بیش از ارتباط استاد با شاگردش بود. بسیاری از اوقات پس از درس همراه ایشان بودم و اشکالات خود را تصحیح می‏کردم. حتی برخی از شبها در منزل آقاضیاء می‏خوابیدم، ایشان نیمه شبی مرا بیدار کردند و فرمودند: فکری به ذهنم رسیده است، آن را بنویسید.» 

همچنین می فرمودند: «علاقه مرحوم آقاضیاء به ما به حدّی بود که تا زمانی‏که ما در درس ایشان حاضر نمی شدیم، درس را شروع نمی کردند، حتی ما شاگرد خانگی آقاضیاء بودیم، ما در درس ایشان را سرِ حرف می آوردیم تا بفهمیم مطلب استاد چیست؟»

 

خانواده و فرزندان

آیت اللّه آملی با دختر مرحوم آیت اللّه آقاسید محسن نبوی اشرفی در نجف اشرف ازدواج نمود و ثمره این ازدواج 1 دختر و 5 پسر می‏باشد. بزرگترین فرزند ایشان یک دختر می‏باشد که همسر آیت‏الله سید مصطفی محقق داماد است. 5 پسر ایشان نیز به ترتیب زیر می‏باشند:

دکتر محمد جواد لاریجانیاستاد دانشگاه، عضو شورای امنیت ملی کشور، عضو کمیسیون سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی و رئیس مرکز پژوهش‏های مجلس و مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات

دکتر علی لاریجانیدارای دکترا در«فلسفه غرب» و رییس کنونی مجلس شورای اسلامی (1392)

آیت الله حاج شیخ صادق لاریجانیاز افاضل حوزه علمیه و مدرسین علم کلام و فلسفه اسلامی

دکتر باقر لاریجانیپزشک و فوق تخصص داخلی، استادیار دانشگاه تهران و معاونت دارو و درمان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی 

دکتر فاضل لاریجانیدارای دکترا در «سیاستگذاری علمی» و نویسنده مقالات متعدد علمی و عضو کمیسیون مشورتی شورای عالی انقلاب فرهنگی 

 

فعالیت‏های سیاسی

با شروع برنامه های ضد اسلامی رژیم منحوس شاهنشاهی، در قالب تصویب قانون انجمن‏های ایالتی و ولایتی، در مهرماه 1341 شمسی، مراجع تقلید و علمای اعلام با درایت و هوشیاری تمام عمق فاجعه را احساس کردند و بی درنگ به میدان آمدند و با حرکت شورانگیز و یکپارچه و با اعلامیه‏ها و بیانیه‏های توفنده خویش، نقشه های استعمار را نقش برآب کردند

مرحوم آیت‏الله آملی (ره) یکی از چهره‏های سرشناس مبارز روحانیت بود. نام ایشان همواره ذیل اعلامیه های دسته جمعی مراجع تقلید دیده می‏شد. خانه‏اش محل شور و گردهم‏آیی مبارزان بود و دیدگاه‏شان نیز روشنگر راه مبارزان بود.

هنگامی‌ که‌ رژیم‌ پهلوی‌، آیت‌الله سید مصطفی‌ خمینی‌ (ره) را در آبان‌ 1343 به‌ اتهام‌ تحریک‌ مردم‌ و بازاریان‌ علیه‌ رژیم‌ و شوراندن‌ مردم‌ به‌ سبب‌ بازداشت‌ امام‌ خمینی‌ (ره)، دستگیر کرد، آیت‌الله آملی‌ (ره) نامه‌ای‌ به‌ آیت‌الله گلپایگانی‌ (ره) نوشت‌ و از وی‌ خواست‌ که‌ برای‌ آزادی‌ امام‌ خمینی‌ (ره) اقدام‌ کند. پس‌ از نشر مقاله‌ی‌ توهین‌آمیز روزنامه‌ی‌ اطلاعات‌ در هفده‌ دی‌ 1356 نسبت‌ به‌ امام‌ خمینی‌(ره)، طلاب‌ معترض‌ در خانه‌ی‌ آیت‌الله آملی (ره) گرد آمدند و وی‌ در آن‌ تجمع‌، سخنان‌ افشاگرانه‌ای‌ علیه‌ رژیم‌ ایراد نمود. دربهمن‌ 1356، همراه‌ با شیخ‌ مرتضی‌ حائری‌، با انتشار اعلامیه‌ای‌ نسبت‌ به‌ مندرجات‌ توهین‌آمیز روزنامه‌ی‌ اطلاعات‌ و اقدام‌ رژیم‌ در کشتار معترضان‌، ابراز انزجار کردند. ایشان پیش‌ از انتشار اعلامیه‌، نامه‌ای‌ به‌ سید احمد خوانساری‌ (ره) نوشت‌ و از او خواست‌ تا برای‌ جلوگیری‌ از تکرار چنین‌ اهانت‌هایی‌ اقدام‌ کند. در پی‌ سرکوب‌ مبارزات‌ مردم‌ در آغاز انقلاب‌، وی‌ با انتشار اعلامیه‌ای‌ اعمال‌ وحشیانه‌ی‌ رژیم‌ را در سرکوبی‌ مردم‌ به‌ شدت‌ محکوم‌ کرد.

نماز جماعت ایشان در حیاط مدرسه خان (آیت الله بروجردی)، نقطه گردهم آیی روحانیون مبارز بود. در آن سال‏های ترس و خفقان - که حضرت امام تبعید شده بودند و بردن نام ایشان به آسانی میسر نبود- در آن‏جا طلاب نام و یاد امام را گرامی داشته و برای پیروزی و توفیق او شعار می‏دادند و صلوات می‏فرستادند

آیت الله فقید از اولین کسانی بود که دولت منتخب امام را تأیید کردند و در تمام مواقف انقلاب مردم را به پشتیبانی از آرمانهای حضرت امام خمینی (ره) فراخواندند

ایشان همواره از رهبر کبیر انقلاب به عنوان «امام‏المسلمین» یاد می‏فرمودند و پیروی از دستورات ایشان را واجب می‏دانستند و می‏گفتند: نظر من، در مسائل کشور همان است که امام می‏گویند

پس از رحلت حضرت امام خمینی (ره) و انتخاب حضرت آیت الله خامنه ای -مدظله العالی- به زعامت و رهبری، نامه‏ای ازجانب ایشان به معظم‏له ارسال شد که در بخشی از آن آمده بود: «انتخاب شایسته حضرت‏عالی که فردی دانشمند و اسلام شناس و صاحب درایت هستید از جانب مجلس خبرگان، مایه امیدواری و تسکین است

 

استادان

مرحوم آیت الله العظمی آملی در طول 31 سال تلاش پیگیر و خستگی‏ناپذیر خویش توانست علوم رایج حوزه‏های علمیه را مانند: ادبیات، فقه، اصول، فلسفه، هیئت، رجال و درایه، اخلاق و عرفان، منطق و حکمت نظری از محضر اساتید نام آور قم و تهران و نجف کسب نماید و قله‏های علم و ایمان را فتح کند. برخی از آن مردان بزرگ عبارتند از آیات عظام و حجج اسلام:

حاج شیخ عبدالکریم حایری یزدی

حاج میرزا حسین نائینی

آقاضیاءالدین عراقی

آقاسیدابوالحسن اصفهانی

میرزا محمدعلی شاه آبادی

آقاسیدمحمد حجت کوه‏کمری

میرزا ابوالحسن شعرانی

حاج سیدمحمد تنکابنی

حاج شیخ محمد علی حایری قمی

میرزا مهدی آشتیانی - فیلسوف شرق-

میرزا یدالله نظرپاک کجوری تهرانی

میرزا طاهر تنکابنی

 

تدریس

آیت‏الله آملی (ره) درپی سال‏ها تحصیل و فراگیری دانش، به چنان مقامی دست یافته بود که نامش زبان‏زد علما و فضلای حوزه نجف گردیده بود و مجلس درس او آکنده از مشتاقان علم گشته و لذا سالیان دراز به تدریس سطوح عالیه و خارج فقه و اصول اشتغال ورزید. معظم‏له در طول تحصیل در حوزه درس مرحوم نائینی و آقاضیاء عراقی به تدریس سطح و چهار دوره مکاسب پرداخت و پس از وفات محقق عراقی به تدریس خارج فقه (کتابهای بیع و صلاة) و خارج اصول (چهار دوره) روی آورد و شاگردان بسیاری را پرورش داد و این تا سال 1380 قمری که در قم مستقر گردید، ادامه یافت.

 

شیوه تدریس

استاد معظم آیت‏الله حاج شیخ محمدعلی اسماعیل پور (قدیمی‏ترین شاگرد استاد) پیرامون کیفیت تدریس مرحوم آیت الله آملی (ره) می‏فرمودند: «درس فقه ایشان آکنده از تحقیقات اصولی بود و دیدگاه خویش را با ذکر تحقیقات بزرگان علمای پیشین و معاصر خود ذکر می کردند. ایشان هر وقت وارد مطلبی شده و بحثی را آغاز می‏کردند، تحقیق آن مطلب را از همان اول بیان می کردند و تا آخر هم بر روی آن مبنا ایستادگی کرده و ادله مخالفین را به نقد می کشیدند

معظم له در تدریس خود نظرات موافق را کمتر نقل می‏نمود و اگر از بزرگان مطلبی بیان می‏کرد بیشتر برای نقد و بررسی بود. آقا خودشان را مقید کرده بودند که قبل از تدریس حتما درس را مطالعه و یادداشت نموده و دفترچه‏ای داشتند که بحث‏ها را در آن تنظیم کرده و بعد به جلسه درس تشریف می‏آوردند. ایشان به ساعت آغاز و انجام درس بسیار مقید بودند و حتی برای محظورات شاگردان، زمان درس را تغییر نمی دادند و به رفع اشکالات شاگردان نیز اهتمام می‏ورزیدند. ایشان خود را در فقه و اصول فدا کردند و هرچه داشتند در قالب این دو علم پیاده کردند

معظم‏له همیشه تاکید داشتند که روی فقه و فقاهت -که مبنای اسلام و مرکز ثقل علوم اهل بیت علیه‏السلام است- کار کنید. روش آن بزرگوار این بود که بیشتر به فکر کردن در اطراف مطلب مورد بحث خود اهمیت می داد. ایشان در رویه فکری شیخ انصاری بود و در فهم و جمع روایات ائمه اطهار علیه‏السلام در احکام الهی دقت کامل می‏نمود. آنجا که درس اصول معظم‏له به مباحث فلسفی مربوط می‏شد، بهتر از عهده برمی‏آمدند. مثلا در بحث طلب و اراده، جبر و اختیار، قاعده الواحد لایصدر عنه الاالواحد بسیار جالب بحث می نمودند، درس ایشان یک درس جامع اصولی و فلسفی بود.» 

 

شاگردان

مرحوم آیت‏الله آملی (ره) پس از سالیان دراز تدریس در حوزه‏های علمیه نجف اشرف و قم، شاگردان بسیاری را در محفل درس خود پرورش دادند و آنان را به سرمنزل مقصود رساندند. شاگردانی که هم‏اینک از اساتید و علمای بزرگ حوزه های علمیه به شمار می‏روند و مدار تدریس و تالیف و تحقیق در حوزه‏ها بر وجود آنان می‏گردد

برخی از شاگردان آن بزرگ که در نجف و قم از محضرش بهره برده‏اند، به قرار زیر می‏باشد.حضرات آیات و حجج اسلام:

محمد علی اسماعیل پورقمشه ای 

میرزا جوادآقا تبریزی 

هاشم تقدیری 

صابر جباری 

عبدالله جوادی آملی  

سیداحمد حق شناس  

محمدباقر دار‏ابکلائی  

محسن دوزدوزانی 

محمدهادی روحانی 

سیدحسن شجاعی  

اسماعیل صالحی مازندرانی 

سید‏حبیب‏الله طاهری گرگانی  

سیدرضا علوی تهرانی  

علی غیاثی 

سیدعلی فرحی قمی  

محمدعلی فیض لاهیجی  

سیدجعفر کریمی 

محمدتقی مجلسی  

عباس محفوظی 

سیدعلی محقق داماد 

سیدمصطفی محقق داماد 

محمد محمدی گیلانی  

حسین محمدی لائینی 

سیدمحمدحسن مرتضوی لنگرودی  

سیدمحمدمهدی مرتضوی لنگرودی  

محمدحسین مسجد‏جامعی 

محمدهادی معرفت 

شهید محمد مفتح 

ناصر مکارم شیرازی  

سیدابوالفضل موسوی تبریزی  

ضیاءالدین نجفی تهرانی 

عبدالله نظری

محمد یزدی 

 

ویژگیهای اخلاقی آیت‏الله

حسن خلق

مرحوم آیت‏الله‏العظمی آملی (ره) در رفتار و گفتار به اولیاء خدا اقتدا کرده بود. خوش بیان، خوش برخورد و خوش اخلاق بود. از تجملات زندگی به دور بود. از مظاهر بزرگنمایی به‏شدت بدشان می‏آمد و با طلاب جوان همانگونه برخورد می‏کرد که با بزرگان برخورد می‏کرد، به همین دلیل در دل همگان جای گرفته بود. در خانه اش به روی همگان باز بود و در سرما و گرما پیاده از خانه به مسجد اعظم جهت تدریس می‏رفت. طلاب جوان را احترام می‏کرد و به آنان شخصیت می‏داد. با مردم مأنوس بود و غالبا کارهای دفترشان را خود، انجام می‏داد. حتی بسیاری از مواقع خود شخصا به تلفن جواب می‏داد، جلو پای واردین از جا برمی‏خاست. ایشان زندگیشان را در گمنامی و بدون هیاهوی دنیوی سپری ساخت

نظم در زندگی 

آیت‏الله آملی (ره) در زندگی‏شان بسیار منظم بودند و از وقت خویش به خوبی استفاده می‏کرد. ساعت مطالعه، وقت عبادت و تدریس و زمان دیدار با مراجعین همه سر ساعت معین انجام می‏گرفت. فرزند ایشان جناب حجت‏الاسلام آقای صادق لاریجانی می‏گوید: ایشان همیشه شب‏ها زودتر از دیگران می‏خوابیدند و سحرها که بیدار می‏شدند تا ظهر نمی‏خوابیدند. پس از نماز صبح شروع به مطالعه می‏کرد و پس از صرف صبحانه آماده تدریس می‏شد و بعد از آن به پاسخگویی استفتائات و جواب مراجعان می‏پرداخت. ایشان از شب نشینی‏های رایج بین مردم خیلی پرهیز می‏کردند و تحت هیچ شرایطی حاضر نبودند برنامه تنظیم شده خود را به هم بزنند.

تقید به ادعیه و زیارات 

ایشان به زیارت عاشورا و جامعه کبیره اهمیت داده و بسیار می‏خواندند. آیت الله اسماعیل پور می‏فرمودند: معظم‏له دارای حالات و روحیات والای عرفانی بود، که همواره آن‏را از دیگران کتمان می‏کرد. ایشان در برخی از ادعیه خصایصی داشتند، اگر دعای به خصوصی را می دادند و یا می خواندند مؤثر واقع می‏شد، مطالبی بود که استاد با ریاضت وخواندن زیارت عاشورا، زیارت جامعه و توسل به آنها دست یافته بود و کراماتی داشتند که هرگز کسی را از چگونگی آن آگاه نساختند.» 

عشق به ساحت مقدس ائمه علیه السلام 

ایشان به اهل‏بیت عصمت و طهارت علیه السلام  بسیار عشق می‏ورزیدند، کمتر مواقعی بود که نام مقدس این انوار الهی را بشنوند و اشکشان جاری نشود. به‏ویژه هرگاه نام امیرالمؤمنین علی علیه‏السلام  را می‏آوردند، بغض گلویش را می‏گرفت و اشک در دیدگانش حلقه می‏زد. یکی از ویژگی‏های ایشان آن بود که همواره تا از خواب برمی خاست، به شوق امیرمؤمنان بر آن حضرت درود می فرستادند: «السلام علیک یا امیرالمؤمنین و رحمةالله و برکاته

مجلس عزایی که در ده شب اول ماه محرم در مسجد اعظم برپا می‏کردند، ایشان خود شرکت کرده و در سوگ امام حسین علیه‏السلام ، با صدای بلند گریه می‏کردند و اشک می‏ریختند. و هر صبح جمعه در منزل ایشان مجلس ذکر مصیبت امامان برپا بود و این سنت حسنه را سالیان فراوان ادامه دادند

معظم‏له برای سادات احترام بسیار قائل بودند و با تمام قد در جلو پای آنان -حتی طلبه‏های جوان سید- برمی‏خاستند

جدّیت در تحصیل و تدریس 

آیت‏الله فقید از اوایل جوانی در تحصیل دانش، بسیار کوشا بود. ایشان به تدریس بسیار اهتمام داشت و حتی در مواقع بیماری هم از آن دست برنمی‏داشت.

آیت‏الله حسن زاده آملی می‏فرمودند: «روزی به دیدن و عیادت ایشان رفتم، مشاهده کردم آقا سخت مضطرب است و بی‏تابی می فرماید. عرض کردم: آقا چرا اینقدر بی تاب هستید؟ چرا مضطربید؟ فرمود: آقا! بی‏تابی من برای این‏ است که درسم تعطیل شده است.» 

آیت‏الله اسماعیل‏پور می‏فرمودند: «زمانی آیت‏الله‏العظمی آملی (ره) به درس تشریف آوردند و علائم بیماری در چهره ایشان نمایان بود و فرمودند: من امروز تب داشتم و حالم مساعد نبود، اما برای اینکه درس تعطیل نشود و من بر شما حجت بوده باشم به درس آمدم. یادم می‏آید آقا مدتی در یکی از بیمارستان‏های تهران بستری بودند و از علاقه بسیاری که به علم و تدریس داشتند هر روز صبح به قم می‏آمدند و درس صبح خود را گفته و سپس به تهران بازمی گشتند.» 

حجت‏الاسلام لاریجانی نیز می‏گوید: در این یکی دو سال اخیر، ایشان سکته ناقص کرده بود و پزشکان آقا را از تدریس منع کرده بودند. معظم‏له از این موضوع بسیار ناراحت بود و می‏گفت: دکترها نمی‏گذارند درس بدهم، اگر درس بگویم خوب می‏شوم. ایشان در سال‏های آخر عمرشان به علت ناراحتی چشمی که داشتند، زیاد نمی توانستند از چشمان خود استفاده کنند لذا یکی از شاگردانشان متون درسی را خدمت‏شان می‏خواند و آقا آراء خویش را بیان می‏فرمود و این رویه چندین سال ادامه داشت. معظم‏له می‏فرمود: تحصیل علم برای طلاب مستعد واجب عینی است و نمی شود به بهانه‏ای دست از تعلیم و تعلم برداشت. در تحصیل علم نباید کوتاهی کرد. این سروصداها و زر و زیورهای دنیا در مقابل درس و بحث ارزشی ندارد و به طلاب می‏فرمودند: شما مطالعه کنید، شما فقط وقت خود را صرف تحقیق و علم نمایید. شمادرس بخوانید، اگرهمین درس‏ها را که معارف اهل‏بیت علیه‏السلام  است خوب بخوانید، کم کم این مطالب در مقام عمل هم، راهش باز می‏شود

مردمی بودن 

آیت‏الله آملی (ره) به مردم عشق می‏ورزید و با مردم می‏جوشید. درِ خانه‏اش به روی همگان باز بود تا دیدار با ایشان بدون هیچ مانعی صورت گیرد. از سالی که به ایران بازگشت تا چند سالی پیش از وفات، هر ساله برای دیدار از خویشان، نزدیکان و مردم زادگاهش به روستای «پردمه» مسافرت می کرد و با اینکه عبور از جاده این روستا بسیار دشوار بود، اما وی سختیها را تحمل می‏کرد و برای صله رحم و درک فضیلت آن، مشکلات را به جان می‏خرید. ایشان می‏فرمودند: علما باید خود را در معرض استفاده عموم قرار بدهند، ثبوت بی اثبات بدون فایده است. عالمی که علم خود را عرضه و اظهار نکند بی‏حاصل است و آن هدفی که از تعلیم و تعلم منظور است به دست نخواهد آمد

همچنین می فرمود: ریاست طلبی یک مسأله است و اینکه عالم خود را بی استفاده قرار دهد مساله دیگری است، عرضه علم شهرت طلبی نیست و تفکیک این دو، موضوع کم اهمیتی نمی‏باشد.

تجلیل از مراجع معاصر 

مرحوم آیت‏الله آملی (ره) در تجلیل از مراجع تقلید زمانش و علمای معاصرش از هیچ اقدامی فروگذار نمی‏کرد. ایشان در مواقع مختلف از مبانی علمی آیات عظام: حکیم و خویی و از مراتب زهد و تقوای آیت‏الله‏العظمی حاج سیداحمد خوانساری (ره) تجلیل می‏فرمود و به مراتب علمی و عملی و مقامات معنوی آیت‏الله‏العظمی میلانی عقیده محکمی داشتند

برای بزرگداشت آیت‏الله‏العظمی گلپایگانی (ره) در مجالس سوگواری و روضه ایشان شرکت می کرد. ارتباط بین ایشان و حضرات آیات: نجفی مرعشی و علامه طباطبایی از استحکام دیرینه ای - که سابقه آن به درسهای آقاضیاء عراقی و میرزای نائینی بازمی گشت- برخوردار بود و دوستی و صمیمیت آنان نیز وصف ناشدنی بود. ایشان به مرحوم آیت الله حاج میرزا ابوالحسن شعرانی (ره) بسیار احترام می‏گذاشت و از او با نهایت تجلیل یاد می کرد و شخصیت علمی ایشان را می‏ستود و همواره از شاگردان معظم‏له جویای احوال او می‏شد

برخی از نصایح ایشان در جلسات درس 

ایشان در زمان‏های مختلف، از جمله در آستانه تعطیلات حوزه، طلاب را به پرهیزکاری و ورع و تقوا فرامی خواندند و از آنجا که خود، شهد شیرین تقوا را چشیده بود سخنش از حلاوت خاصی برخوردار بود و تا عمق جان آدمی تأثیر می‏کرد. از جمله می‏فرمود:

همیشه به یاد خدا و امام زمان علیه السلام  باشید که او ناظر بر رفتار و کردار شماست.

نماز شب را از یاد نبرید که تمام پیامبران بدان سفارش کرده اند

هرگز به نامحرمان نظر مکنید

فقه پاک است و در ظرف ناپاک جای نمی‏گیرد، کسی که می‏خواهد فقیه اهل بیت شود باید نفسش را پاک کند و خودش را اصلاح نماید. دنیا قمارخانه نفس ناطقه است، مواظب باشید که نفستان را نبازید

 

تقریرات

شاگردان مرحوم آیت‏الله حاج میرزا هاشم آملی (ره) در خلال تحصیل، دست به قلم برده و به ثبت و ضبط گفتار استاد می‏پرداختند و از همین رهگذر است که فشرده سخنان ایشان، هم اینک در دسترس دانش پژوهان قرار دارد. برخی از تقریرات درس معظم له که به چاپ رسیده است عبارت است از:

المعالم المأثوره فی الطهارة. تقریرات درس طهارت (6 جلد). نوشته: محمدعلی اسماعیل پور

کشف الحقایق. تقریرات درس بیع و خیارات (4 جلد) نوشته: سیدجعفر کریمی

مجمع الافکار و مطرح الانظار. تقریر کامل درس اصول، از آغاز تا پایان تعادل و تراجیح (5 جلد) نوشته محمدعلی اسماعیل پورقمشه ای

منتهی الافکار. تقریرات مباحث الفاظ (1 جلد). نوشته: محمدتقی مجلسی

تقریرالاصول. تقریر مباحث الفاظ. تألیف: ضیاءالدین نجفی

تحریرالاصول. تقریر مباحث استصحاب و تعادل و تراجیح. نوشته: سیدعلی فرحی قمی

 

تألیفات

آیت‏الله آملی (ره) در راه نشر و گسترش دانش آل محمد علیه‏السلام از هیچ کوششی فروگذار نکرد، که برخی از تألیفات ایشان از رهگذر همین خصیصه، اکنون بر جای مانده عبارتند از:

کتاب الطهارة

کتاب الصلاة 

کتاب الصوم  

کتاب الرهن والاجارة 

کتاب البیع 

خیارات 

رسالة فی النیة 

تقریرات درس صلاة مرحوم آیت‏الله‏العظمی حایری 

تقریرات درس فقه آیت‏الله آقاضیاء عراقی (صلاة، اجاره، غصب، بیع و قضا)

توضیح المسائل 

مناسک حج 

حاشیه بر عروةالوثقی  

بدایع الافکار تقریرات درس اصول مرحوم محقق عراقی (4 جلد

تقریرات درس اصول مرحوم آیت‏الله العظمی سیدابوالحسن اصفهانی (ره

حاشیه بر شرح چغمینی - در هیئت 

حاشیه برالتحصیل بهمنیار - در حکمت و منطق 

 

وفات

آیت اللّه آملی (ره) پس از سال‏ها تلاش و کوشش در جهت احیاء و بزرگداشت شعائر دینی و پشت سر نهادن سکته ای ناقص و یک دوره بیماری، در عصر روز جمعه 7 اسفند 1371 شمسی (چهارم رمضان‏المبارک 1413 قمری) در سن 91 سالگی بدرود حیات گفت و جهان علم و تقوا و فضیلت را، در سوگ خویش عزادار ساخت.

پیکر پاک آن اسوه علم و تندیس ایمان، عصر روز شنبه هشتم اسفند 1371 با حضور نمایندگان مقام معظم رهبری، و بیوت آیات عظام، تنی چند از وزیران و نمایندگان مجلس شورای اسلامی، شخصیت‏های سیاسی و مذهبی کشور، بر روی دست ده‏ها هزار نفر از علما و فضلای حوزه علمیه و مردم سوگوار قم و آمل به سوی صحن مطهر حضرت معصومه (س) تشییع شد و پس از اقامه نماز به امامت آیت‏اللّه وحید خراسانی، در مسجد بالاسر حرم مطهر حضرت معصومه به خاک سپرده شد.

با اعلام خبر درگذشت ایشان، سیل اعلامیه ها و پیام‏های تسلیت از سوی مراجع معظم تقلید، رهبر عالی‏قدر انقلاب، علمای اعلام، رؤسای قوای سه گانه، شخصیت‏ها، نهادها، سازمانها، انجمن‏ها و هیآت مذهبی صادر شد و همه از مقام و مراتب علمی آن شخصیت بزرگ تجلیل به عمل آوردند.

حضرت آیت‏اللّه‏العظمی گلپایگانی (ره) در بخشی از پیام خویش فرمودند: «واقعه تأسف انگیز و جبران ناپذیر رحلت آیت‏اللّه آقای حاج میرزا هاشم آملی (ره) حوزه‏های علمیه و عموم مؤمنین را سوگوار و عزادار نمود. این مصیبت بزرگ را به آستان اقدس ولایت مداری حضرت بقیةاللّه ارواح العالمین له الفداء و محاضر شریف علماء اعلام و حوزه های علمیه تسلیت عرض می نمایم

آیت اللّه العظمی اراکی (ره) نیز فرمودند: «فقدان اسفناک عالم ربانی حضرت آیت اللّه آقای حاج میرزا هاشم آملی (ره) ضایعه ای است جبران ناپذیر برای عالم اسلام. این عالم بزرگ سال‏های پربرکت عمرش را در راه تعلیم معالم اسلام در کرسی تدریس و تربیت علما و افاضل و در نشر علوم آل محمد (ص) سپری کرد

 

پیام تسلیت مقام معظم رهبری حضرت آیت‏اللّه خامنه‏ای

بسم اللّه الرحمن الرحیم 

اناللّه و اناالیه راجعون  با تاسف و تأثر اطلاع یافتم که عالم جلیل القدر و فقیه و اصولی برجسته و بزرگوار آیت‏اللّه‏العظمی حاج میرزا هاشم آملی (ره) دار فانی را وداع کرد و به رحمت ایزدی پیوست. ایشان ازعلمایی بودند که پس از طی مدارج عالیه و استفاده از محضر اکابر در حوزه علمیه نجف اشرف و سال‏ها تدریس و تربیت شاگردان در آن حوزه، به قم هجرت کرده و در این حوزه مقدسه بساط تدریس را گسترد و منشأ افاضات فقهی و اصولی و تربیت شاگردان بسیار شدند و بزرگانی از حوزه درس ایشان بهره بردند. وجود بابرکت این فقیه عالی‏مقام یکی از برکات الهی بر حوزه علمیه قم بود. اکنون فقدان آن بزرگوار ضایعه‏ای بزرگ محسوب می‏گردد. اینجانب این حادثه مصیبت‏بار را به پیشگاه مقدس حضرت ولی عصر ارواحنا فداه و به مراجع معظم و علما و فضلای حوزه‏های علمیه و مقلدین ایشان و نیز به خانواده محترم، به‏خصوص به فرزندان برومند ایشان تسلیت عرض می‏کنم و رحمت و مغفرت الهی را برای آن مرحوم مسئلت می‏نمایم.  

سیدعلی خامنه ای 

منبع: حوزه علمیه ابو الحسن امیر المومنین (ع)

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی