ساعت یازده شب ششم بهمن 1360مزدوران
آمریکا به شهر آمل حمله کردند و سپاه و بسیج و دادگاه انقلاب آن شهر را هدف قرار
دادند. مدتی بود که مردم انتظارشان را می کشیدند. صدای الله اکبر مردم از تک تک
خانه ها بلند شد.
مردم بیرون
ریختند. زنها کیسه های شن را پر می کردند و مردها در گوشه گوشه شهر سنگر می ساختند.
چند
ساعت از شروع درگیری گذشته و هنوز صدای گلوله به گوش می رسد. مردم روستاهای اطراف،
با شنیدن صدای “الله اکبر” مردم آمل، با بیل و کلنگ و هر چیز دیگری که در اختیار
داشتند بر وانت ها و موتور سیکلت ها سوار شدند و به شهر آمدند تا مردم شهر را در
برابر مهاجمین یاری کنند. نبرد مسلحانه تا نزدیکی های صبح در شهر به طول می انجامد. مهاجمین مسلح عقب نشینی می کنند و به
یک باغ پناه می برند.
ماجرای حمله به شهر آمل از سوی گروهک
ضد انقلاب اتحادیه کمونیست های ایران به خاطر اوج مقاومت و حضور مردمی که با دست
خالی، باعث دفع این توطئه و آزادی شهر از دست گروههای چپی وابسته به آمریکا شدند
جزء افتخارات مردم دلیر و انقلابی خطه سرسبز مازندران محسوب می شود. یادداشت نویس
یکی از روزنامه های آن دوران دلاوری های مردم دلیر آمل و توطئه کمونیستها را این
گونه به تصویر می کشد: اهمیت کاری که مردم آمل کردند در این است که آمل بیش از هر شهر
دیگری مورد طمع به اصطلاح کمونیست ها بود. مدت ها بود که آنها روی مردم آمل کار
کرده بودند و مطالعات و ارزیابی هایشان نشان داده بود که به مجرد ورود به آن شهر
مورد استقبال مردم قرار خواهند گرفت و با تسخیر آن شهر می توانند قدم اول را در
راه رسیدن به اهداف خود بردارند. آنها این اطلاعات را از طریق جاسوس های خود که
همه روزه میان جنگل و آمل در رفت و آمد بودند و از جمله همان روزهای پیش از حمله
به دست آورده بودند. به همین دلیل، آنها ذره ای در صحت ارزیابی هایی که از مردم
آمل داشتند تردید نمی کردند. مهم همین است که این مردم که آن گونه مورد طمع این
مزدوران و جیره خواران استکبار بودند، یک باره با صدای الله اکبر از خانه هایشان
بیرون ریختند و شهر را به سرعت سنگربندی کردند و آن چنان دلیرانه با دشمنان اسلام
و دشمنان ملت جنگیدند و قدم به قدم آنها را به عقب راندند و چنان درسی به آنها دادند
که عبرتی شد برای ماندن در تاریخ و پند گرفتن همه نسل ها. گروهک ضد انقلاب اتحادیه
کمونیست ها که خاستگاه اصلی آن در خارج از کشور و بویژه آمریکا بود، از ادغام دو
گروه سازمان انقلابیون کمونیست و گروه پویا در سال 1355 تشکیل شده بود. دانشجویان عضو اتحادیه
کمونیست ها که در خارج از کشور حضور داشتند، اغلب متعلق به طبقه مرفه ایران بودند.
توهمات کمونیستی و دور شدن از شرایط عینی جامعه ایران این افراد که چندان از جنس
مردم و انقلاب ایران نبودند، بر بی خبری آنها افزوده بود؛ به گونه ای که در حرکت
انقلابی و اسلامی ملت مسلمان ایران در سال 1357 دچار تردید و خواستار رهبری طبقه کارگر
شدند. مارکسیست -لنینیست های اتحادیه کمونیست هابه تبعیت از شکاف جهانی در اردوگاه
کمونیست، به جمهوری خلق چین و اندیشه های مائو تمایل پیدا کردند و از سمپات های تز
سه جهانی مائو تسه دون رهبر چین شدند.
با پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) اعضای
اتحادیه کمونیست ها به ایران مراجعت کردند و با مشاهده عظمت حضور میلیونی مردم
انقلابی ایران در ابتدای کار موضعی قابل قبول و همراه با انقلاب اسلامی اتخاذ
کردند.
علی
رغم این نقاب ظاهری اعضای اتحادیه کمونیست ها به شدت از اسلامی بودن انقلاب - بدین
معنا که اسلام به عنوان نیروی محرکه در تمام رفتارهای انقلابی مردم نقش داشته باشد
- منزجر بودند و از هر فرصتی برای مخدوش کردن چهره اسلام به عنوان یک مکتب رهایی
بخش استفاده می کردند. همین مواضع کینه توزانه نسبت به مکتب گرانقدر اسلام و تلاش
برای پیشرفت مرام کمونیستی موجب شد تا در بحران کردستان و جنگ جنوب، اقدام به جمع
آوری سلاح کنند تا در موقع ضروری از آن استفاده نمایند.
به
دنبال مرز بندی های سیاسی و شکاف بین بنی صدر و یاران امام خمینی(ره)، اتحادیه
کمونیست ها به پیروی از سایر گروه های ضد انقلابی به جبهه طرفداران بنی صدر پیوست
و پس از سقوط وی و جریان خرداد 1360، به این نتیجه رسید که تنها راه مبارزه با انقلاب
توسل به نبرد مسلحانه است. با اجرای طرح مالک و مستاجر از سوی کمیته انقلاب اسلامی
که در پی آن مالکان موظف شدند هویت مستاجرین خود را اعلام کنند، امکان موفقیت در
خانه های تیمی در شهر تهران خنثی شد و اتحادیه کمونیست ها، به دلایل متعددی، شهر
آمل را برای طرح قیام فوری خود انتخاب کرد و با استقرار 180 نفر از اعضا و کادر
هواداران در جنگل های آمل، درصدد بر آمد تا با یک حمله ناگهانی، شهر آمل را تسخیر
و مردم را به قیام دعوت کند، آن گاه دیگر شهرهای استان یکی پس از دیگری آزاد شوند
و این حرکت به یک قیام سراسری تبدیل شود. در سرمای زمستان بهمن 1360پاسی از نیمه
شب تعداد اندکی از اعضای اتحادیه کمونیست ها به شهر آمل یورش بردند و با شلیک یک
آرپی جی 7، سکوت شب را
شکستند. آنها هر کسی را که سر راه خود می دیدند می کشتند.سرانجام با حضور مردم و
مقاومت دلیرانه اهالی آمل این غائله صبح نرسیده ختم به خیر می شود. صبح هنگام
نیروهای انتظامی و نظامی وارد میدان می شوند و بقایای این غده شوم را نیز از بین
می برند.