گروهک به
اصطلاح سربداران با توجه به درگیریهای متعدد در جنگل با مردم و نیروهای نظامی وبا
فرارسیدن فصل سرما به ویژه بارش برف سنگین و کمبود تجهیزات و امکانات وخسته شدن
نیروها مبنی بر اینکه تا کی باید در این سوراخها و غارها مخفی باشند ؟پس کجاست آن
استقبال گرم مردم از ما؟
سرانجام در شب
دوشنبه پنجم بهمن سال شصت در ساعت 8شب با چنگالهای خون آشام و چکمه های پوشالی در
زمان استراحت مردم زحمتکش شهر ،دزدانه وارد شهر شده و در طول دوساعت در تمام مراکز
حساس شهر مستقر شده وبا بستن جاده ها و دستگیری افراد و ترور آنها ،جنایت خودرا
آغاز کردندو با اشغال اداره مخابرات و دادگستری وبه شهادت رساندن چندین عابر پیاده
جنایات خود را درآن شب ادامه دادند و به محاصره مراکز نظامی می پرداختند.
ولی علی رغم
داشتن تجهیزات سنگین نظامی در مقابل سلاح سبک نیروهای سپاه و انتظامی تا صبح ناکام
مانده وبه هدف بیهوده خود مبنی بر اینکه صبح با استقبال مردم از آنان تمام شهر را
به تصرف خود در خواهند آورد هرگز نمی رسند.