پس از شهریور 1320 سه گرایش مذهبی، مارکسیستی و ملی در کشور پدید آمد.
(1) اتحادیه کمونیست های ایران در اواخر سال 1355 در پی اتحاد دو گروه کمونیستی
«سازمان انقلابیون کمونیست»(2) و «پویا»(3) تشکیل گردید. اکثر اعضای آن دانشجویان
ایرانی در آمریکا بودند که مخالف شاه بوده و علیه رژیم فعالیت سیاسی – فرهنگی می
نمودند. اعضای این گروه در ماه های آخر پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 به ایران آمده و به
«اتحادیه کمونیست های بخش داخل» معروف گشتند. (4)
اتحادیه
کمونیست های بخش داخل و نظام جمهوری اسلامی ایران
اتحادیه کمونیست ها، پس از پیروزی انقلاب، نظام جمهوری اسلامی ایران را
متشکل از جریان های متفاوتی می دانست که نمی توان در برابر همه آن ها رفتار یکسانی
اتخاذ نمود. از جمله این جریان ها لیبرال بود که از نظر آن ها حکومت را به سمت غرب
کشانده و خواهان سرکوب آزادی هاست و از طرف دیگر خط امام می باشد که بایستی از آن
پشتیبانی نمود؛ لذا برخلاف سایر گروه های چپ تندرو ضمن مخالفت با اسلامی بودن نظام
و پایبندی به اصول مارکسیستی از نظام جمهوری اسلامی ایران به دلیل شعار استقلال،
آزادی و رویارویی با غرب و آمریکا با نظام جمهوری اسلامی ایران حمایت نمود. [5]
حمایت از اشغال لانه جاسوسی آمریکا در 13 آبان 1358، شرکت در جبهه های جنگ (هرچند
با توجه به اسناد، متهم به ربودن اسلحه از مناطق جنگی و پنهان نمودن آن ها می
باشند[6])، حمایت از نهادهای انقلابی همچون سپاه، مخالفت با گروه های تندرو[7] از
جمله این موارد می باشد.
از سوی دیگر برگزاری جلسات برای معرفی خود و اندیشه هایشان، جمع آوری
اعضا ی گروه که از خارج آمده بودند، فرستادن هسته های تبلیغی به شهرهای مختلف، چاپ
نشریات همچون ستاد، تشکیل اکیپ هایی با نام «داس» به منظور آموزش نظامی اعضا و
هواداران به منظور مقابله با کودتا[8]، تشکیل جمعیت زنان مبارز و تشکیلات پیشمرگان
زحمتکشان در کردستان[9] از دیگر اقدامات آنان بود.
رودررویی
با نظام
در جریان هایی که بر ضد امام و یاران ایشان شکل گرفت به خصوص تشکیل حزب
جمهوری اسلامی ایران، این اتحادیه در کنار نیروهای مخالف نظام همچون سازمان
مجاهدین خلق ایران، فدائیان خلق، کومله، سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر و
...که رئیس جمهور، بنی صدر، در رأس آن قرار داشت حمایت نموده و تشکیل حزب جمهوری
اسلامی را کودتایی در کشور و امام و یاران ایشان را جبهه ارتجاع نامید. (10)
یکی
از اعضای این اتحادیه درباره این تغییر موضع چنین می گوید: «این تغییر مواضع برای
اعضا هم جای سؤال بود اما پاسخ این بود که این سؤال ها بهانه است و نباید روحیه
تان ضعیف شود و اساسا این سؤال ها را کسانی مطرح می کنند که بریده اند.»(11)
در هر صورت برکناری بنی صدر از فرماندهی کل قوا توسط امام و سپس رأی
مجلس مبنی بر بی کفایتی وی و عزل او از ریاست جمهوری در 31 خرداد 1360 و درگیری
های به وجود آمده نقطه آغازی در ایجاد تنش بین ائتلاف گروه های ضد انقلاب و نظام
جمهوری اسلامی ایران به وجود آورد. (12)
از همین زمان بود که اتحادیه کمونیست ها به این نتیجه رسید که
نظام به صورت یکدست در آمده است و با این دلیل که با وجود جریان لیبرال در دولت،
نظام دچار انحراف گردیده و با جدایی تدریجی از مردم به بیگانگان مرتبط خواهد شد و
بیگانگان نیز جز اختناق و استبداد چیز دیگری برای ملت به ارمغان نخواهند آورد. بر
این اساس رهبری و اعضای اتحادیه تصمیم به «قیام مسلحانه فوری»، آگاه سازی مردم از
این انحراف و دعوت مردم به قیام علیه نظام گرفتند. از نظر آنان سازمان
مجاهدین خلق نیز همین هدف را داشته اما شیوه آنان که ترور و ... می باشد اشتباه
است.(13)
به علت کم بودن احتمال موفقیت در تهران، شهرستان آمل به علت موقعیت
طبیعی، استراتژیک، سیاسی و انسانی، گذرگاه ارتباطی بودن تهران به شرق و غرب
مازندران و همچنین همسایگی استان های شمالی ایران با شوروی سابق به عنوان قطب اصلی
کمونیسم و فعالیت سابقه دار کمونیست ها در این منطقه، این شهر به عنوان نقطه شروع
قیام فوری انتخاب گردید. (14)
تصرف یک شهر مهم و توسعه تصرفات در عملیات های بعدی؛ جلب نظر افکار
عمومی و گروه های سیاسی داخل کشور؛ حفظ حضور سیاسی در عرصه سیاسی کشور؛ قوی تر
نشان دادن خود در مقایسه با سایر گروه ها و تشکیلات سیاسی بزرگ تر؛ جلب حمایت های
خارجی؛ تقویت جبهه هواداران؛ ایجاد رعب در نیروهای هوادار نظام و آزادی شهرها به
دست خود مردم از دست رژیم از جمله اهداف عملیات نظامی به شهر آمل به شمار می آید.
(15)
1- رسول جعفریان؛ جریان ها و سازمان های مذهبی – سیاسی ایران (از روی کار
آمدن محمد رضا شاه تا پیروزی انقلاب اسلامی)، قم، نشر مؤلف، 1385، چ ششم، صص 18 و
19
2-این گروه در سال 1348 در یک محفل دانشجویی خارج از کشور تشکیل شد
و 60-50 نفر از دانشجویان ایرانی را با ایدئولوگی مارکسیستی به عضویت درآورد.
3-شاکله اصلی این گروه از اعضای محفل گروه فلسطین بودند که پس از
خروج از کشور مدتی در عرق و سپس در لبنان به سر بردند.
4- سیمین رهگذر؛ پیشین، صص 22-20
5- همان، صص22، 24، 116 و 122؛ گردآوری سپاه پاسداران؛
پیشین، ص 6
6- همان، ص 9
7- سیمین رهگذر، پیشین، ص 25
8-همان، صص 22 و 23
9-گردآوری سپاه پاسداران؛ پیشین، ص 8
10- سیمین رهگذر؛ پیشین، ص 25 به نقل از پرونده علی اصغر اکباتانی.
11-همان، صص 25 و 26 به نقل از محمود آزادی.
12- همان، ص 27
13-همان، ص 106 به نقل از اعترافات حسین ریاحی.
14- همان، صص 36-32
15-همان، ص45
اتحادیه کمونیست های ایران به بیانی دیگر
توجه: گرچه برخی از توضیحات تکراری می باشد اما به دلیل اهمیت موضوع، در زیر، از یک منبع واحد بهره گرفتیم تا در رساندن اصل موضوع کوتاهی نکرده باشیم.
اتحادیه کمونیستهای ایران سازمانی مائوئیستی بود که ابتدا علیه رژیم شاه و سپس علیه جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکرد.
اتحادیه، پیش از انقلاب ایران از ادغام سازمان انقلابیون کمونیست که سازمانی مائوئیست در خارج از کشور بود و «گروه پویا» که اعضایش بعضاً برای آموزش جنگ چریکی به فلسطین رفته بودند، تشکیل شد. نشریه «حقیقت» ارگان این سازمان بود و در بین جوانان تحصیلکرده در آمریکا و سایر کشورهای غربی به ویژه فعالان در کنفدراسیون دانشجویان ایرانی تاثیر و نفوذ قابل توجهی داشت. از جمله فعالان مبارز شناخته شده ضد حکومت شاه در خارج مانند سیامک زعیم، عبدالرحمان آزمایش، حسین ریاحی و فرید و وحید سریع القلم در این سازمان فعال بودند و در ابتدای انقلاب از مکتبیها در مقابل لیبرالهای اسلامی حمایت میکردند.
اما در خردادماه سال ۱۳۶۰ خورشیدی و همزمان با عزل بنی صدر و درگیری شدید اپوزیسیون و نیروهای مکتبی جمهوری اسلامی، اتحادیه به رهبری سیامک زعیم به این باور رسید که جمهوری اسلامی با به اجرا گذاشتن یک کودتا خواستار یکدست نمودن و تصفیه درونی حکومت و سرکوب چپهاست و باید علیه آن به فعالیت زیر زمینی و عملیات مسلحانه روی آورد.
اتحادیه که حدود صد نفر از نیروهای خود را به جنگلهای اطراف آمل فرستاده و در اندیشه زدن جرقه یک قیام سراسری در کشور بود، در نظر داشت تا این رویداد تقریباً همزمان با عملیات مسلحانه مجاهدین خلق و فداییان اقلیت در شهریور و مهر آن سال در سایر نقاط کشور باشد اما اختلاف نظرها و بحثهای ایدئولوژیک رهبری آن، این اقدام را به تاخیر انداخت. نهایتاً اتحادیه تحت لوای «سربداران» تصمیم گرفت تا در زمستان سال ۱۳۶۰ به آمل حمله کرده و زمینه یک شورش همگانی را به وجود بیاورد. آنها تخمین میزدند که حکومت بتواند حدود ۳۰۰۰ نفر از نیروهایش (سپاه، ژاندارم و بسیج) را برای مقابله به منطقه بفرستد. گروه آخر (بسیج) به خاطر شور جنگی و جانفشانی اعضایش شناخته شده بود که تنها با از جان گذشتگی شورشیها قابل قیاس بود.
این شورش که در چهارم و پنجم بهمن ماه سال ۱۳۶۰ و با حمله به مراکز سپاه و بسیج و با سلاحهایی مانند تیربار، آغاز شد، پس از ۴۸ ساعت درگیری سرانجام در تاریخ ۶ بهمن با تمرکز قوای نیروهای سپاه پاسداران، پلیس و بسیجیان سرکوب و شهر باز پس گرفته شد.
اگرچه تلفات سنگینی به نیروهای حکومتی وارد شد، بیشتر شورشیان کشته و یا دستگیر شدند. پس از دستگیری تعدادی از اعضای جنبش، با استفاده از اطلاعاتی که از دستگیر شدگان بدست آمد سایر افراد و بیشتر کمیته مرکزی گروه در عرض چند ماه بازداشت شدند. در زندان (طبق گفته سایر افراد سازمان، تحت شکنجه)، نظریه پردازان گروه توبه نموده و تقاضای بخشش نمودند. آنها حتی روحالله خمینی را به عنوان سدی علیه امپریالیسم ستودند. با اینحال بخششی در مورد این افراد صورت نگرفت. آنان در تهران محاکمه و به اعدام محکوم شدند. سپس به آمل منتقل شده و در سالگرد این واقعه، در مرکز شهر در ملاء عام اعدام شدند. اعضا و هواداران خوش اقبالی که دستگیر نشده بودند نیز از کشور گریختند.
اعضای باقی مانده در خارج از ایران به مائوئیسم بینالملل پیوستند و در دههٔ ۸۰، حزب کمونیست ایران (مارکسیست - لنینیست – مائوئیست) را تاسیس کردند که تا به امروز فعال است.
این سازمان در سالهای مختلفی نشریه حقیقت را منتشر میکرد و امروز نیز حزب کمونیست ایران (مارکسیست-لنینیست-مائوئیست)، به انتشار این نشریه ادامه میدهد.